در مقابل کارهای روزمره ؛مثل ساعت دقیق و منتظم باش
- در مقابل حوادث و خبرهای بد چون باد سریع بگذر
- در مقابل مشکلات و سختی ها چون سنگ خارا قوی و غیر شکننده باش
- در مقابل بزرگتر ها چون بید همیشه سر به زیر باش.
- در مقابل سخنان درشت و ناراحت کننده چون پنبه نرم باش
-در مقابل عواملی که نمیتوانی تغییر شان دهی چون موم انعطاف پذیر باش
-در مقابل بخشش همچو خورشید سخاوتمندانه و بی توقع بر همه بتاب
**********- در مقابل ضعف نفس مانند شناگری ناشی باش آنقدر خود را به آب بزن تا روزی شناگر ماهری شوی
- در مقابل تملق و چاپلوسی مانند ناشنوای باش که نه میشنود و نه عکس العمل نشان میدهد
- در مقابل جاه و مقام چون عقابی باش که هر چه بالاتر میرود کوچک و کوچکتر میشود
- در مقابل پشتکار همچو مورچه ای باش که باری را ده ها برابر وزن خود دارد بر دوش دارد و از یک سر بالایی ده ها بار بالا رفته پاین میافتد ولی همچنان ادامه میدهد
- در مقابل نا امیدی همیشه بزرگانی از تاریخ را به یاد آور که با وجود معلولیتها و محرومیتها نامشان برای همیشه در تاریخ ماندگار است
- در مقابل زیاده خواهی همیشه باد کنک را به یاد آور که تنها میتواند مقدار معینی باد را تحمل کند ؛در غیر اینصورت میترکد و نابود میشود
*********
- در مقابل الفاظی مانند شانس؛بخت واقبال مانند بی سوادی شو که یک کتاب پر از این کلمات را روبه رویش قرار داده باشند
- در مقابل ترس باتلاقی را به یاد آور که هر چه بگذرد بیشتر در ان فرو میروی
- در مقابل ارتکاب به گناه چنان فرض کن که برای رسیدن به ان باید از یک دیوار بتنی با دست خالی بگذری
- در مقابل دشمن دوست نما همچ قطب های هم نام دو آهن روبا عمل کن
- در مقابل شکست مانند ماهی باش که در خلاف جهت جریان رود ؛خستگی ناپذیر ساعتها وروزها شنا میکند
- و بالاخره- در مقابل عشق همچو شاعران بزرگ با احساس و آماده پاسخگویی باش
انسانها بر حسب طبع مدنی هستند و هرگز از زندگی دسته جمعی بی نیاز نیستند. لذا برای ادامة حیات به یکدیگر نیازمندند. استقلال انسانها و جوامع به معنای بی نیازی کامل و صد در صد از یکدیگر نیست; زیرا هیچ انسانی به تنهایی نمیتواند همة نیازهایش را پاسخگو باشد.
استقلال یعنی وابسته نبودن و برای برطرف شدن نیازها، اطاعت بی چون و چرا نکردن از دیگران.
اگر فرد یا جامعهای به این مرحله برسد که برای رسیدن به خواستهها و نیازهایش هر چه دیگران میگویند اطاعت کند، گرچه بر خلاف عزّت و شرف انسانی و عقل و دستورات الهی باشد، چنین فرد یا جامعه از خود استقلال ندارد.
برخی از راه های بدست آوردن استقلال فردی و اجماعی عبارت است از:
توکل و تکیه بر خداوند و از منبع فناناپذیر قدرت الهی کمک طلبیدن. یکی از چیزهایی که ممکن است به استقلال ضربه بزند، مشکلات و حوادث سخت زندگی است. توکل بر خدا، سبب میشود تا مقاوت انسان در برابر مشکلات افزایش یابد.
(ابراهیم،12)... و توکل کنندگان باید تنها بر خدا توکل کنند."
از مجموع آیات قرآن استفاده میشود که منظور از توکل این است که در برابر عظمت مشکلات، انسان احساس حقارت و ضعف نکنند ،بلکه با اتّکا بر قدرت بی پایان خدا، خود را پیروز بداند. بنابراین، توکل، امید آفرین، نیروبخش و سبب فزونی مقاومت است.
توکل بر خدا آدمی را از وابستگیها که سرچشمة ذلت و بردگی است نجات میدهد و به او استقلال و آزادگی میبخشد.
تلاش و فعالیت در تمام ابعاد زندگی. (نجم،39) و این که برای انسان جز حاصل تلاش او نیست.(انفال،60) و هر چه در توان دارید از نیرو بسیج کنید...(ملک،15) اوست کسی که زمین را برای شما رام گردانید، پس در فراخنای آن رهسپار شوید و از روزی خدا بخورید..."
این آیات و مانند آن، مسلمانان را به تلاش و فعالیت ترغیب میکند.
اعتماد به نفس و در برابر بیگانه احساس حقارت نکردن و خود را کوچکتر از آنان ندیدن و توانایی خود را کمتر از آنان ندانستن.
اتحاد مسلمانان; تفرقه و اختلاف سبب به هدر رفتن امکانات و نیروها و زمینهساز وابستگی است. (آل عمران،103) و همگی به رسیمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.(انفال،46) و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سست شویدومهابت شما از بین برود..."
صبر و استقامت در برابر مشکلات فردی و اجتماعی و پایداری بر اصول اسلامی.(جن،16) و اگر مردم در راه راست پایداری ورزند، قطعاً آب گوارایی بدیشان نوشانیم.. )